تيرماه 1379: پياده روي و كوهپيمايي در البرز غربي (الموت تا تنكابن)
نوشته شده توسط ”اسماعيل سالم“
تابستون سال 78 خاطرات خوبي به همراه نداشت. واقعة 18 تير و به تعويق افتادن امتحانات همگي باعث شدن كه حال و هواي اين تابستون با بقية تابستونا فرق كنه. اردوي كوهپيمايي هم در اين سال تعطيل بود اما من بعد از شنيدن خاطرات رفقا، مترصد برگزاری چنين اردوهايي بودم.
بالاخره تابستون 79 رسيد و پوسترهاي اردوي كوهپيمايي در البرز غربي روي ديوارهاي دانشگاه نصب شد. يادم هست كه روي پوسترها نوشته شده بود: ”عبور از قله سيالان موسوم به قله عقابها“. البته هنوز هم نوشتههاي توجيهي و خاطرات مربوط به اون اردو رو دارم ولي بيشتر به ذهنم تكيه ميكنم تا خاطرات ناب رو به ياد بيارم. با خيلي از بچهها هماهنگ كرديم كه حتماً در اردو به صورت گروهي شركت كنيم. امتحانات داشت تموم ميشد و تنها مشكل من، پروژه درس هيدروليك بود كه آخرين تاريخ تحويلش با آخرين روزهاي اردو همزمان شده بود و ما هم هيچ كاري نكرده بوديم. البته اين فقط مشكل من نبود و بچههاي ديگهاي مثل مهدي خفاجي (ورودي 76 عمران) هم همين مشكل رو داشتن. خلاصه هر كي يه مشكلي داشت اما من و خفاجي قرار گذاشتيم كه اردو رو بريم و چون قرار بود كه گروه بعد از كوهپيمايي به اردوگاهي در جادة دوهزار بره، ما زودتر برگرديم تا به پروژه هم برسيم. با خيلي از بچههاي دانشكده صحبت كرديم تا براي اردو ثبت نام کنن اما دست آخر از بچههاي دانشكده فقط اسعد صباغي (ورودي 75 عمران) كه البته خودش به تنهايي بمب خنده بود با ما همراه شد. سيد احمد ابراهيمي هم كه با اسعد دو قلو حساب ميشدن هم نتونست بياد. البته بايد به اين دو نفر، احمد شاد را هم اضافه كرد كه به قول خودشون گروه دالتونهاي دانشكده عمران يا حداقل نماينده گروه دالتونها در دانشكده عمران بودن.
Comments powered by CComment